الا رفيق اي دوست !
ديده اي هرگز كسي چراغ بدست به كوچه هاي شب آلود، با ستاره اشك به جستجوي دلارام خويش برخيزد؟
و در سياهي شب
ز گريه ها ، در و همسايه را برانگيزد؟
به راه دور مرو!
من ، آن چراغ بدستم كه در شبان سياه ، به حالتي كه همه اشكم وهمه دردم ، به جستجوي دلارام خويش ميگردم!